گل نسا جونمگل نسا جونم، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 4 روز سن داره

گل نسا،خانوم خونه

تعطیلات نوروز خود را چگونه گذراندید؟

اول همه از چهارشنبه سوری براتون بگم بابا مهدی طبق معمول هر سال یه کم زودتر از مغازه اومد اونشب عمه زهره و خاله سپیده شام خونه ما بودن.دایجون یه بسته ترقه هم آورده بود بابا 10 اومد تا شام بخوره زنگ زدیم مامانجون اینا هم از خونه مامانی بیان خونه ما با خاله معصومه اومدن آخ بارونی هم بود که نگو بعد شام بابا مهدی و عمو اکبر رفتن بیرون کوزه روشن کنن که به جای کوزه نمیدونم چی زدن که صدای انفجار داد.سریع رفتم بیرون جل و پلاس جمع کردم حاضر شدیم و با ماشین رفتیم پارک اعتمادیه یه ذره ترقه زدن وکوزه روشن کردن و حسابی خیس شدیم و اومدیم خونه:گل نسا خانوم رو بابا جون برای بیرون رفتن دارن حاضر میکنن .حالا معلوم نیست از همه بیشتر کدومشون هول بیرون رفتن دارن؟...
29 فروردين 1394

چه عجب ازینورا!!!تازه چه خبر؟!!!

سلام خانومم امروز 29 امه و من از سیزدهم قراره بیام برات ما وقع تعطیلات و بنویسم که نشده.از همه دوستان هم ممنون هم بابت سرزدنشون هم بابت تبریکاتشون...سعی میکنم خلاصه نشه ولی مامانی به تفصیل هم نمیششه میگن قربون خونی که یه شب ازش بگذره.عیب نداره مامان جونم مهم اینکه شما از شر این ویروس سرماخوردگی راحت شدی و خوب خوب شدی البته گاهی سرفه میکنی ولی خدا رو شکر خوراکت برگشته و مثل قبل هرجا میرم دنبال سرم میای و شیطونی میکنی مثلا همین امروز من دیگه انقدر خونه جارو زدم خسته شدم اول همه گلی نون سوخاری خرد کردی تو آشپزخونه بعدم که من سرگم غذا شدم ظرف نمک و برداشتی و بدو دویدی تو حال و کلی بزر نمک پاشیدی تو خونه.کلی موانع گذاشتم جلوی ظرف نمک و روغن و زرد...
29 فروردين 1394

سال نو مبارک

سلام سال نو مبارک.صد سال به این سالها امیدوارم سالی خوب و پر از سلامتی برای همه نی نی کوچولوها وخانواده هاشون باشه.دیشب سال رو من با همراهی دختر کوچولوم تحویل گرفتم .بابا مهدی خیلی خسته بود گرفت خوابید ولی ما تا تحویل سال بیدار بودیم.اما بعد ازون گل نسا خانومی دیگه واقعا تحمل بیخوابی نداشت با روشهای معمول هم خوابش نمیبرد.تا خواستم براش شیر مهیا کنم.بابایی بنده خدا رو با جیغای قشنگش از خواب بیدار کرد.یکی نیست بگه بچه آخه شما به شناسنامه ات نگاه کن بعد تا اون موقع شب بیدار بمون و شیطونی کن گلم.ولی ممنون که موقع سال تحویل تنهام نذاشتی خانومی.... ...
1 فروردين 1394

جشن تولد

چند وقتیه که میخوام راجع به اولین جشن تولدت بنویسم مامان ولی خیلی سرم گرم شما و عید بود  فرصت نشد الانم فعلا چند تا عکس میذارم حالا بعدا بسطش میدم برات مامانی: گل نسا جون و کیک تولدش که سلیقه بابا مهدی جون بود. اینم عکسی بود که رو کارت پستال یادگاری جشن تولد خانومی چاپ کردیم گل نسا جون و هدیه های تولدش(مبارکتون باشه خانومی) ...
1 فروردين 1394
1